سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چارچوب اصیل اسلام ناب!

آچه در ذیل خواهد آمد جملاتی از حضرت امام است که متاسفانه در سه دهه گذشته از انقلاب در رسانه ها و به خصوص رسانه ملی خیلی کم به آنها اشاره شده است. این روزها در برنامه های سیما بخشی از جملات خاص امام پخش می شود که مع الاسف با اعتراض برخی مواجه شده است! جالب است حجت الاسلام سید حسن خمینی طی نامه ای به این که از صدا و سیما سخنان امام پخش شده است اعتراض کرده است!! البته ایشان چنانچه خود در نامه اش اشاره کرده است (اینجا) بنا بر شنیده هایش این گونه بر آشفته است و خوب بود ایشان ابتدا برنامه های پخش شده را میدید و سپس نامه خود را می نوشت! آنچه که اطرافیان سید حسن را ناراحت کرده است و باعث شده ایشان را به نوشتن این نامه وادار  کنند گویا قسمتهایی بوده است که امام درباره منافقین و .. صحبت می کرده است و از قضا این سخنان با برخی از دوستان این جریان تطبیق داشته است!! جناب سید حسن خمینی خوب است به جای اعتراض به صدا و سیما به کسانی اعتراض کند که رفتارشان با منافقان صدر انقلاب همخوانی دارد...

جملات امام را که از صحیفه امام انتخاب شده است در ادامه مطلب بخوانیدالبته روشن است این تتبعی ناقص بلکه انقص است و کلام نورانی امام بی شمار است....

منکری به نام حکومت جور

جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است، اینها باید از بین برود و ما که تابع حضرت سید الشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعى در زندگى داشت، قیامش، انگیزه‏اش نهى از منکر بود که هر منکرى باید از بین برود. مِن جمله قضیه حکومت عدل، جور، حکومت جور باید از بین برود،                      

ج.‏21، ص.1

    اسلام ناب- اسلام امریکایی            

مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانى رأى دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند، و طعم تلخ فقر را چشیده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف، و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- باشند. و افرادى را که طرفدار اسلام سرمایه دارى، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بى‏درد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان، و در یک کلمه، اسلام امریکایى هستند طرد نموده و به مردم معرفى نمایند. و از آنجا که مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است، در شرایط کنونى نباید کسى انتظار داشته باشد که حتماً نمایندگان باید از گروه و صنف خاصى باشند. ... و تمیز بین کسانى که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار داده‏اند، با دیگران کار مشکلى نیست.

ج.‏21، ص.11

  ..از عوامل پاشیدگی نظام            

مسئله‏اى را که لازم دیدم تذکر دهم این است که قوام نظام اسلامى ایران بر اتحاد در روش و حرکت در کُلیّتِ سیاستِ مورد قبولِ اسلام است. همگى باید سعى کنیم هر حرکتى، اعم از سیاسى، نظامى، اقتصادى و اجتماعى، که انجام مى‏دهیم به آن کلیت صدمه نزند. ترسیم کلیت متّخذ از اصول اساسى قوانین اسلامى است که هدایت فرد و جامعه را بر عهده دارد. هر مسئولى و هر متعهدِ به نظامى باید سعى کند براى پیشبرد نظام در چهارچوب محدوده وظایفش عمل کند؛ که در غیر این صورت، احتمال پاشیدگى نظام جدى است‏

ج.‏21، ص.64

   آنهایی که تا آخر خط می مانند!                

ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافته‏اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مى‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏اند. و آنهایى هم که تصور مى‏کنند سرمایه داران و مرفهان بى‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏کنند آب در هاون مى‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت‏جویى دو مقوله‏اى است که هر گز با هم جمع نمى‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند

ج.‏21، ص.86

   ماهستیم تا ..         

ملیگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مى‏گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم. پس اى فرزندان ارتشى و سپاهى و بسیجى‏ام، واى نیروهاى مردمى، هر گز از دست دادن موضعى را با تأثر و گرفتن مکانى را با غرور و شادى بیان نکنید که اینها در برابر هدف شما به قدرى ناچیزند که تمامى دنیا در مقایسه با آخرت.

ج.‏21، ص.88

ایران دژ سربازان جهان اسلام

من به صراحت اعلام مى‏کنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى مى‏کند. و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه‏ریزى کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‏کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه‏ نظامهاى کفر و شرک آشنا مى‏سازد

ج‏21، ص. 91 92-.

              ضرر روحانیت وابسته!  

   در تمام نوشته‏ها و صحبتها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آورده‏ام و از آنان قدردانى نموده‏ام، مقصودم علماى پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشرى ناپاک و غیر متعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته‏ ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بوده‏اند؛ و ضربات اصلى را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دین فروش زده‏اند و مى‏زنند

ج‏21، ص. 98

آنچه روحانیت نباید از آن عدول کند..

هیچ چیزى به زشتى دنیاگرایى روحانیت نیست. و هیچ وسیله‏اى هم نمى‏تواند بدتر از دنیاگرایى، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهاى بیمورد مسیر زهدگرایى آنان را منحرف سازند؛ و گروهى نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفدارى از سرمایه دارى و سرمایه داران متهم نمایند. در این شرایط حساس و سرنوشت‏سازى که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود. چه بسا افرادى از سازمانها و انجمنها و تشکیلات سیاسى و غیر آنها با ظاهرى صد در صد اسلامى بخواهند به حیثیت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند؛ و حتى علاوه بر تأمین منافع خود، روحانیت را رو در روى یکدیگر قرار دهند. البته آن چیزى که روحانیون هر گز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پابرهنه‏هاست؛ چرا که هر کسى از آن عدول کند از عدالت اجتماعى اسلام عدول کرده است.

ج‏21، ص. 99

انقلاب کی پیروز می شود؟

همه باید سعى کنیم تا روح وحدت و پاکى را بر محیط کارمان حاکم گردانیم، تا بتوانیم تمامى قدرتها و ابرقدرتها را به زانو درآوریم. باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدى را از زنگارهاى مآبى و تحجرگرایى اسلام امریکایى جدا کرده و به مردم مستضعفمان نشان دهیم. ما اگر توانستیم نظامى بر پایه‏هاى نه شرقى نه غربى واقعى و اسلام پاک منزه از ریا و خدعه و فریب را معرفى نماییم، انقلاب پیروز شده است‏

ج‏21، ص. 143

مجتهد بی بصیرت زمامدار نیست!

در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مى‏کند که نظرات اجتهادى- فقهى در زمینه‏هاى مختلف و لو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حق جلوگیرى از آن را ندارد ولى مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه‏ریزى کند که وحدت رویّه و عمل ضرورى است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم‏گیرى باشد، این فرد در مسائل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گیرد.

ج‏21، ص. 177

دفع و جذب با هم

یکى‏از کارهایى که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‏هایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسى از اصول تخطى مى‏کند، در برابرش قاطعانه بایستید.

  ج‏21، ص. 180

اساسنامه بسیج!

ملتى که در خط اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- و مخالف با استکبار و پول‏پرستى و تحجرگرایى و مقدس‏نمایى است، باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.

امروز یکى از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. ... امروز دانشگاه و حوزه از هر محلى بیشتر به اتحاد و یگانگى احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادى امریکا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام مى‏پذیرد. ... حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهاى اصیل اسلام ناب محمدى را در اختیار تمامى اعضاى بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته‏هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مى‏توان اسلام را فاتح جهان نمود.

ج‏21، ص. 195

روحانی نماها!!

آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیر المؤمنین- علیه السلام- که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ها را بیش از این تلخ نکنم. ولى طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبى و دین فروشى عوض شده است. شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده‏اند.

ج‏21، ص. 280

انقلاب به کسی بدهکار نیست!

من امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مى‏کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهى که عقیده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشته‏اند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمى‏رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و هر حرکت به سوى امریکاى جهانخوار قناعت نمى‏کنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند. امروز هیچ تأسفى نمى‏خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده‏اند. انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان‏ خود را به گروهها و لیبرالها مى‏خوریم‏

ج‏21، ص. 285

چارچوب دوستی های امام

من بارها اعلام کرده‏ام که با هیچ کس در هر مرتبه‏اى که باشد عقد اخوت نبسته‏ام. چهارچوب دوستى من در درستى راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب اللَّه اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهورى اسلامى است. ما باید مدافع افرادى باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانى باشیم که پرونده‏هاى همکارى آنان با امریکا از لانه جاسوسى بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانى که از منافقین و لیبرالها دفاع مى‏کنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهى ندارند.

ج‏21، ص. 326

عامل مهم حفظ انقلاب

آن چیزى که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده‏اند و اسلام را ترویج نموده و جمهورى اسلامى را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگى اهل علم است. اگر خداى نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده‏اند، عمارت درست کرده‏اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزى را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهورى اسلامى همان. ... آن چیزى که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اینکه زندگى شما ساده باشد، همان طورى که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیر المؤمنین و ائمه ما زندگى‏شان ساده و عادى بود بلکه پایین‏تر از عادى. آنها هم که جمهورى اسلامى را بپا کردند، مردم عادى هستند، و کسانى که بالا بالاها نشسته‏اند، هیچ دخالتى در این مسائل نداشته و ندارند. این مردم بازار و کشاورز و کارگران کارخانه‏ها و طبقات ضعیف- به حسب دنیا و قوى به حسب آخرت- هستند که این توقع را دارند که اگر خداى نخواسته، نفوس این مردم از ما منحرف بشود، ضرر آن براى ما تنها نیست، بلکه براى اسلام است. و ما باید حفظ کنیم آنهایى را که اسلام و جمهورى اسلامى را نگه داشته‏اند و بعد از این هم نگه خواهند داشت، و حفظ آن به این است که زندگى ما ساده و عادى باشد. ...

ج‏19، ص. 318

کار مردم سریعا انجام شود!

باید تمام ادارات از نخست‏وزیرى تا کوچکترین اداره از تجمل‏پرستى و اسراف و کاغذبازى بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند.

ج‏6، ص. 266

    مهذب نیستیم که در فکر نیستیم!               

من وظیفه مى‏دانم، چه بکنم؟ من وظیفه مى‏دانم، وظیفه خودم مى‏دانم که تذکر به شما بدهم [و] تا آن اندازه که صداى من مى‏رسد فریاد کنم، تا آن اندازه‏اى که قلم من مى‏رسد بنویسم منتشر کنم. اگر آقایان هم صلاح دانستند، این امت اسلامى را امت خودشان دانستند، شیعه خودشان دانستند، آنها هم بکنند. اگر صلاح ندانستند ان شاء اللَّه خداوند حفظشان کند. گرفتاریهاى ما اینهاست. من چه بکنم؟ من حالا به شما اخلاق بگویم؟! اساس مسلمین و اسلام را دارند از بین مى‏برند، من براى شما حالا بنشینم تهذیب نفس بگویم؟! مهذب نیستم که در فکر نیستم؛ اگر مهذب بودیم در فکر بودیم.

ج‏2، ص. 368

سرچشمه همه مصیبتها!

سر چشمه همه مصیبتهایى که ملتها مى‏کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان- به اصطلاح خودشان- از آنها باشد. ... وقتى حکومت آن طور شد، دیگر نمى‏شود این را کسى خیال کند که قابل این است که این با مردم چه جور باشد، از آن ور با دولتهاى خارجى چه جور باشد. مقابل آنها، از باب اینکه‏ مى‏دیدند آنها قدرتشان بیشتر است، خاضع بودند. ...این یکى از الطاف بزرگ خدا بود که حکومت جمهورى اسلامى را و متصدیان امور اسلامى را از قشر مرفه و از آن اشراف و اعیان و «سلطنه» ها و «ملک» ها و اینها قرار نداد.

ج‏16، ص. 443

محرومین آقای ما هستند!

...بیایند بشمرند، چند نفر از آن مرفه‏ها، چند نفر از آنهایى که حالا نشستند و بدگویى مى‏کنند براى جمهورى اسلام، از آنها چند نفر رفتند به جبهه؟ آنها چند تا شهید دادند؟ اگر یکى پیدا کردید! مگر آن یکى از آنها منفصل شده باشد، ممکن است، ممکن است که یک نفر از آن خانه مرفه‏اش منفصل شده باشد و حزب اللَّه شده باشد او برود، اما این کم است. هر چه شهید است مى‏بینید که مال این قشر محروم است. محروم هم این طور نیست که فقط زاغه‏نشین محروم باشد، بازارى‏اش محروم است، کارگرش محروم است، کشاورزش محروم است و همه این قشرها محرومند و از همین‏هاست. آنى که الآن در جبهه دارد خدمت مى‏کند، از همین قشر است. آنى که آن قدر زحمت دارد مى‏کشد براى حفظ کشورش و براى حفظ اسلام، همین قشر هستند، اینها آقاى ما هستند، اینها به ما منت دارند، با اینها با کمال تواضع رفتار کنید.

ج‏19، ص. 255

عظمت دادن به معنویات

ما علاوه بر اینکه زندگى مادى شما را مى‏خواهیم مرفه بشود، زندگى معنوى شما را هم مى‏خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط مى‏سازیم، آب و برق را مجانى مى‏کنیم براى طبقه مستمند، اتوبوس را مجانى مى‏کنیم براى طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت مى‏دهیم؛ شما را به مقام انسانیت مى‏رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد مى‏کنیم و هم آخرت را. یکى از امورى که باید بشود همین معناست که خواهد شد. این دارایى از غنایم اسلام است و مال ملت است و مستضعفین. و من امر کرده‏ام به مستضعفین بدهند، و خواهند داد.

ج‏6، ص. 273

آب و برق برای بی بضاعتها مجانی!

هر چه زودتر باید مشکل مسکن براى بى‏خانمانها و فقراى ایران حل گردد؛ و براى هر خانواده، مسکن مورد نیازشان تأمین شود، آب و برق براى فقرا و بى‏بضاعتها باید مجانى گردد.

به نظر من بیشتر انقلابیون واقعى؛ یعنى آنها که نیروى عظیم و کوبنده این انقلاب بودند، مردم غیر مرفه بودند؛ کسانى که بیشترین کشته‏ها را دادند و با نیروى ایمان واقعى و اعتقاد راسخ؛ باعث پیروزى انقلاب شدند همان کسانى بودند که به هیچ وجه اشرافى و مرفه نبودند و از طبقه پابرهنه بودند.

من دستور دادم که اموال شاه، چه آنها که در داخل ایران است و چه آنها که در خارج پس از مصادره؛ فقط و فقط بین بى‏بضاعتها و مستمندان تقسیم شود، و این پولها را صرف خانه‏سازى و دیگر وسایل رفاهى این مردم بکنیم.

ج.‏6، ص.297

خانه برای همه محرومین

و این از حد اقل [حقوق‏] هر فرد است که باید مسکن داشته باشد.مشکل زمین باید حل شود و همه بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهى استفاده کنند.

همه محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسى در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامى است که براى این مسئله مهم چاره‏اى بیندیشد، و بر همه مردم است که در این مورد همکارى کنند.

ج.‏6، ص. 519

  معنای اعم استکبار                     

«مستکبرین» منحصر نیستند به سلاطین، منحصر نیستند به رؤساى جمهور، منحصر نیستند به دولتهاى ستمگر. مستکبرین یک معناى اعمى دارد؛ یک مصداقش همان اجانب هستند که تمام ملتها را ضعیف مى‏شمرند و مورد تجاوز و تعدى قرار مى‏دهند؛ یک مورد هم همین دولتهاى‏ جائر، سلاطین ستمگر که ملتهاى خودشان را ضعیف مى‏شمرند و به آنها تعدى مى‏کنند، دست تعدى به ملتها دراز مى‏کنند.

ج.‏7، ص. 489

روز تمایز متعهد و منافق!                       

«روز قدس» یک روز جهانى است. ..روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. ...روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. .. ...روز قدس، روزى است که باید به این روشنفکرانى که در زیر پرده با امریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولى دست برندارید، سرکوب خواهید شد! ...

روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود.

ج.‏9، ص. 276

25 مرداد 1358/ 22 رمضان 1399

حزب مستضعفین دنیا!

من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید، و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند، و مشکلاتى که سر راه مستضعفین است از میان بردارند، و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالَم ظلم کنند، و نداى اسلام را و وعده اسلام را- که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و «وراثت ارض» براى مستضعفین است- متحقق کنند. تا کنون مستضعفین متفرق بودند، و با تفرقه، کارى انجام نمى‏گیرد. اکنون که نمونه‏اى از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد، این نمونه باید به یک سطح وسیعترى، در تمام قشرهاى انسانهاى تاریخ، تحقق پیدا کند به اسم «حزب مستضعفین»، که همان «حزب اللَّه» است و موافق اراده خداى تبارک و تعالى است که مستضعفین، وارث ارض‏ باید بشوند. ما از جمیع مستضعفین عالَم دعوت مى‏کنیم که با هم در «حزب مستضعفین» وارد بشوند، و مشکلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومى رفع کنند؛ و هر مسئله‏اى که در هر جا و در هر ملتى پیش مى‏آید به وسیله «حزب مستضعفین» رفع بشود.

ج.‏9، ص. 280

من انقلابی نیستم! توبه می کنم!

اشتباهى که ما کردیم این بود که به طور انقلابى عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهاى فاسد، و دولت انقلابى و ارتش انقلابى و پاسداران انقلابى، هیچ یک از اینها عمل انقلابى نکردند و انقلابى نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‏ سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابى عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤساى آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهاى فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بودیم، و چوبه‏هاى دار را در میدانهاى بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمى‏آمد. من از پیشگاه خداى متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر مى‏خواهم، خطاى خودمان را عذر مى‏خواهم. ما مردم انقلابى نبودیم، دولت ما انقلابى نیست، ارتش ما انقلابى نیست، ژاندارمرى ما انقلابى نیست، شهربانى ما انقلابى نیست، پاسداران ما هم انقلابى نیستند؛ من هم انقلابى نیستم. اگر ما انقلابى بودیم، اجازه نمى‏دادیم اینها اظهار وجود کنند. ...

و من توبه مى‏کنم از این اشتباهى که کردم، و من اعلام مى‏کنم به این قشرهاى فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جاى خودشان ننشینند، ما به طور انقلابى با آنها عمل مى‏کنیم.

ج.‏9، ص. 282

خطر انفجار در اسلام

... شما مطمئن باشید که اسلام براى مستضعفین است. ... نمى‏شود این طور که یک دسته‏اى آن طور زندگى بکنند و حتى براى سگهایشان اتومبیل داشته باشند؛ و یک دسته دیگر توى این زاغه‏ها باشند که هر ده نفرشان توى سوراخى. این اصلًا قابل تحمل نیست. و من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خداى نخواسته یک وقت در متن اسلام‏ انفجار پیدا بشود- یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزى واقع مى‏شد، خوب، مى‏گفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها مى‏گفتیم که ان شاء اللَّه اسلام اگر تحقق پیدا بکند، کارها ان شاء اللَّه درست مى‏شود- ... اگر یک انفجارى پیدا بشود با یأس از اسلام، هیچ قدرتى نمى‏تواند خاموشش کند. و این خطرى است براى این طبقه‏اى که به فکر نیستند. ...به همه کسانى که داراى اموال زیاد هستند نصیحت مى‏کنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خداى نخواسته این جمعیت مأیوس بشوند، انفجار در آنها پیدا بشود، همه شما و همه ما از بین خواهیم رفت. باید فکرى بنشینید بکنید خودتان، خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر مى‏کنیم، این طور نیست که ما فکر نکنیم. ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل مى‏کنیم.

 ج.‏10، ص. 348

 

برادر باشید         

دیگر دنیا طورى نیست که ابرقدرتها هر چه بخواهند بکنند. مستضعفین باید قیام کنند.

مستضعفین همه بلاد، همه ممالک باید حق خودشان را با مشت محکم بگیرند. منتظر نباشند که آنها حق آنها را بدهند. مستکبرین نخواهند حق کسى را داد. باید مسلمین همان طورى که قرآن شریف شما را برادر خوانده است،  برادر باشید و در مصیبت و شادى هم شریک باشید.

ج.‏12، ص. 143

آزادی بیان آری، بیان خائنانه نه!

آزادى قلم و آزادى بیان معنایش این نیست که کسى بر ضد مصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد، بر خلاف انقلابى که مردم پایش خون داده‏اند بنویسد. همچو آزادى صحیح نیست. قلم آزاد است که مسائل را بنویسد؛ لکن نه اینکه توطئه بر ضد انقلاب بکند. بیان آزاد است که مطالبى اگر دارد بنویسد؛ آن هم مطالبى که به او داده مى‏شود. از همه اشخاص بنویسد، بدون توطئه. .. براى مطبوعاتى ما احترام قائل هستیم که بفهمد آزادى بیان و آزادى قلم یعنى چه. گفته مى‏شود که مردم آزادند، یعنى آزاد است انسان که بزند سر مردم را بشکند؟! آزاد است که قانون‏شکنى بکند؟ آزاد است که بر خلاف مسیر ملت عمل بکند؟ آزاد است که توطئه بکند بر ضد ملت؟ اینها آزادى نیست. در حدود قوانین، در حدود کارهاى عقلایى، آزاد است. ... بعضى مطبوعات مى‏خواهند از اینها سلب آزادى بکنند؛ به اسم «آزادى قلم» بر خلاف مسیر ملت عمل بکنند. دست اشخاصى که مى‏خواهند اختناق در ملت ایجاد کنند، مى‏خواهند چپاولگرى کنند، بعضى مطبوعات دست آنها را دارند باز مى‏کنند؛ و این معنى، آزادى نیست؛ این معنى، خیانت است. اینکه داده مى‏شود به ملت، آزادى است؛ نه خیانت. آزادى قلم است؛ نه خیانت قلم. آزادى بیان است؛ نه بیان خائنانه.

ج‏7، ص. 320

برای اسلام، نه برای سیاست!

این رفراندم یک رفراندم اسلامى بود، نه یک رفراندم سیاسى. مردم براى اسلام خون مى‏دهند نه براى سیاست. براى سیاست اسلامى. ملت ما به واسطه اتکا به اسلام، این نهضت را پیش برد. ملت ما عاشق شهادت بود؛ با عشق به شهادت این نهضت پیش رفت. اگر این عشق و علاقه نبود، هر گز ما در مقابل آن همه قدرت پیروز نمى‏شدیم. پیروزى ما دنبال این بود که همه اسلامى بودید، همه توجه به دیانت داشتید.

ج.‏6، ص. 478

16 فروردین 1358

محو اسراییل

ما مى‏گوییم اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیت المقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است.

ج‏16، ص.490

و چه بهتر که دولتهاى منطقه تمام نیروى خود را براى محو اسرائیل از جغرافیا تجهیز کنند.

ج.‏19، ص. 32

 

بی اسلام هیچیم

در مقابل قدرتهاى بزرگ، اگر منهاى اسلام، و قدرت اسلام باشد، چیزى نیستیم. لکن با اسلام همه چیز هستیم. با اتکال به خدا همان سربازهاى صدر اسلام هستیم، که سى نفر بر شصت هزار نفر غلبه کردند. ...الآن وضعیت کشور ما و وضعیت اسلام در کشور ما همان وضعیت صدر اسلام است. ...همان طورى که در صدر اسلام دارودسته ابو سفیان نمى‏گذاشتند این طور بشود. به بهانه‏هاى مختلف، به اشکالات مختلف، با اشکال مختلف توطئه مى‏کنند که نگذارند در ایران یک رژیم جمهورى اسلامى متکى بر قانون اساسى‏اى که از روى اسلام است، متکى بر اسلام، و احکام اسلام، نگذارند این تحقق پیدا کند. هر روز به یک بهانه‏اى، یک بساط درست کنند.

 ج‏11، ص.362

 

تنها هنر مورد قبول!

تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏آور محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خون‏آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى‏درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد.

هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى‏برند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروى، را بیاموزد.

ج‏21، ص.145


» نظر
title=